loading...
شهرناز
شهرناز بازدید : 43 یکشنبه 24 مهر 1401 نظرات (0)

یه آزمایشگاه آنلاین هست که انواع و اقسام تست ها رو میان تو منزل ازتون میگیرن. توضیحاتی در مورد تست hpv و تست کرونا اوردن رو براتون اینجا مینویسم، اگه خواستین تست بدین، کافیه برین تو صفحه آزمایش تو سایتشون و زمان مورد نظرتون رو ثبت کنین. آزمایشگاه معتبری هم هست.

آزمایش HPV

HPV از کلمه human papillomavirus گرفته شده است که به معنی ویروس پاپیلومای انسانی است. این ویروس یکی از شایع‌ترین بیماری‌های عفونی مقاربتی است. در مواردی این عفونت به شکل زگیل‌های تناسلی ایجاد می‌شود که اگر به مدت طولانی ادامه یابند، می‌توانند باعث ابتلای فرد به سرطان‌هایی از جمله سرطان دهانه رحم شوند. آزمایش HPV با استفاده از روش‌های مختلف از آزمایش خون گرفته تا نمونه‌گیری از سلول‌های فرد، مشخص می‌کند که آیا فرد به این سویه پرخطر آلوده هست یا خیر.

تست کرونا

آزمایش PCR یکی از روش های تست کرونا و سریع‌ترین و مطمئن‌ترین شیوه برای ارزیابی ابتلای شما به بیماری کرونا است. در این روش نمونه گیری در منزل یا محل کار شما و از حلق یا بینی و البته بدون درد انجام می‌شود. این روش تست کرونا تنها روش مورد تایید برای سفر به خارج از کشور است.

شهرناز بازدید : 36 چهارشنبه 20 مهر 1401 نظرات (0)

مصاحبه روزنامه اعتماد با آصف بیات، جامعه شناس مشهور و بین المللی

شباهت‌هايي بين خيزش كنونی(تا روز درج این پست، شهریور و مهر 1401) در ايران و قيام‌هاي بهار عربي به نظر مي‌رسد، به خصوص به لحاظ جرقه اوليه و آغاز اعتراضات خياباني. خودسوزي محمد بوعزيزي در تونس به خاطر ستمي كه به او رفت و قتل خالد سعيد در اثر شكنجه پليس در مصر آغاز‌گر قيام‌هاي گسترده در اين كشورها شدند. زين العابدين بن علي در مدت 28 روز و حسني مبارك طي 2 هفته پس از اين قيام‌ها از قدرت بركنار شدند. در اين كشورها ستمي كه به اين دو فرد از جانب حكومت‌ها وارد شده بود نقطه اشتراك ستمي بود كه بسياري از مردم اين كشورها به اشكال مختلف احساس كرده بودند. احترام به كرامت انساني خواسته‌اي است كه معترضين ايراني با تونسي‌‌ها و مصري‌ها در اشتراكند. ولي تفاوت‌هاي قابل توجهي هم وجود دارند. در ايران تعارض و شكاف بين اكثريت مردم و حاكميت به مراتب گسترده‌تر و عميق‌تر از تونس يا مصر است. ولي تفاوت محوري خيزش كنوني ايران با خيزش‌هاي بهار عربي نقش مركزي زنان به لحاظ سوژگي و «مساله زنان» به عنوان موضوع اساس اعتراضات بوده است. اين ويژگي، يعني «زن، زندگي، آزادي» جنبش اعتراضي كنوني را منحصر به‌فرد نموده است.

متن کامل مقاله

شهرناز بازدید : 37 پنجشنبه 07 مهر 1401 نظرات (0)
Ticking away the moments that make up a dull day 
لحظاتی که یک روز کسل کننده را می‌سازند با هر تیک می‌گذرند

Fritter and waste the hours in an offhand way.
 با بی خیالی ساعت‌ها را ذره ذره هدر می‌دهی

Kicking around on a piece of ground in your home town 
در تکه زمینی در زادگاهت اینطرف و آن طرف می‌دوی

Waiting for someone or something to show you the way.
منتظری تا کسی یا چیزی راه را به تو نشان دهد

Tired of lying in the sunshine staying home to watch the rain.
 از دراز کشیدن زیر آفتاب خشته شده‌ای و در خانه
می‌مانی تا باران را تماشا کنی

You are young and life is long and there is time to kill today.
تو جوان هستی و زندگی طولانی است و امروز وقت برای تلف کردن داری

And then one day you find ten years have got behind you. 
ناگهان یک روز در می‌یابی ده سال را پشت سرت گذاشته‌ای

No one told you when to run, you missed the starting gun. 
کسی به تو نگفته کِی بدوی، شلیک آغاز مسابقه را از دست داده‌ای 

So, you run and you run to catch up with the sun but it's sinking
 پس تو می‌دوی و می‌دوی تا به خورشید برسی اما دارد غروب می‌کند

Racing around to come up behind you again. 
و دور می‌زند تا از پشت سرت ظاهر شود. 

The sun is the same in a relative way but you're older
 خورشید نسبتا همانطور است، اما تو پیر شده‌ای

Shorter of breath and one day closer to death.
 نفست تنگ‌تر، و یک روز به مرگ نزدیک‌تری
 
Every year is getting shorter never seem to find the time. 
هر سال کوتاه‌تر می‌شود و هیچوقت زمان را نمی‌توانی جبران کنی.

Plans that either come to naught or half a page of scribbled lines
برنامه‌هایی که هیچ می‌شوند یا نصف ورقی پر از خطوط ناخوانا

Hanging on in quiet desperation is the English way
 بطالت در نومیدی خاموش، روشی انگلیسی است 
The time is gone, the song is over
, وقت به پایان رسید، ترانه تمام شد

Thought I'd something more to say.
 اما من حرف‌های دیگر هم می‌خواستم بگویم. 

Home
 خانه 
Home again
 باز هم خانه 
I like to be here
 من دوست دارم اینجا باشم

When I can
 وقتی که بتوانم 
When I come home
 وقتی به خانه می‌آیم
 Cold and tired
 سرد و خسته
 
It's good to warm my bones
 خوب است استخوان‌هایم را گرم کنم
 
Beside the fire
 کنار آتش
Far away
 خیلی دور

Across the field
 آنطرف کشتزار

Tolling on the iron bell
 صدای ناقوس آهنی

Calls the faithful to their knees
 مومنان را به زانو در می‌آورد

To hear the softly spoken magic spell
 تا نجواهای آرام سخنان جادویی را بشنوند
شهرناز بازدید : 62 جمعه 14 مرداد 1401 نظرات (0)

"قصر شیرین"
من این فیلم رو خیلی دوست دارم.
به خاطر قصه‌‌ش. به خاطر آدمای واقعیش.
بخاطر اینکه بر خلاف خیلی از فیلم‌ها، به جای اینکه خود فقر رو نشون بده، نتایج و عواقبش رو نشون میده. بلایی که فقر سر کاراکتر جلال با بازی خوب حامد بهداد آورده یا...

فیلم رو دوست دارم، چون به جای اینکه غرق شعار بشه، نشون میده که چطور آدما حتی اگر فقیر هم باشن، می‌تونن بچه‌هاشون رو خوب و سالم بار بیارن. انسانیت یادشون بدن. خوبی در حق دیگران رو یادشون بدن و این کاریه که "مامانِ" توی قصه یعنی همون "شیرین" به خوبی انجامش داده.

برخلاف پوسترهایی که از فیلم میبینیم، جلال کاراکتر اصلی نیست به نظر من. بلکه شیرین مهمترین کاراکتر فیلمه؛ کاراکتری که یک بار هم توی فیلم نمی‌بینیمش، ولی تمام ساختمان فیلم، یا همون قصرِ "شیرین"، رو شونه‌هاش ساخته شده؛
رفتار تند و تحقیرآمیز مرد -جلال- با کاراکتر دیگه‌ی زن قصه (که فیلم با نمایش این رفتار به جامعه‌ی همچنان مرد سالار ما طعنه می‌زنه)، ناخودآگاه جایگاه بلند شیرین و قصری که ساخته رو بیشتر و بیشتر به رخ مخاطب می‌کشه.

شغل شیرین، گل و گیاهه؛ پرستار نیست، کارمند نیست، حتی معلم هم نیست؛ با گل و گیاه سر و کار داره؛ و ما از شیرین فقط خونه‌ نسبتا محقرش، ماشینش و گل‌هاش رو می‌بینیم و دو بچه‌ش که با همه‌ی سردی و گرمی روزگار، با همه سختی‌های زندگی تو این مملکت اون هم برای یه زن تنها، به خوبی بارشون آورده و به قول ما مردم عام، شیرینِ پرورش دهنده گل، دو تا دسته گل بار آورده و شغل شیرین انگار اشاره ای غیر مستقیم به همین موضوع داره.

رفتار دختر بچه‌ش با حیوونا، نشونه ای از انسانیت بچه و رفتار مردونه پسر ۸-۹ ساله‌ش که کارت عابر بانک مامان دستشه، مراقب خواهرشه و حتی تو بخشهایی از فیلم، به درست یا غلط تصمیم می‌گیره، همه نشون از تربیت خوب شیرین برای بچه هاش داره.

فیلم رو دوست دارم؛ به خاطر اون آواز چند ثانیه‌ای بهرنگ سیفی زاده، خواننده زن فیلم.
فیلم رو دوست دارم. به خاطر نامگذاری قشنگش.
اولین باری که اسمش رو شنیدم، فکر کردم شاید ربطی شهر قصر شیرین تو کرمانشاه داره. موقعی که فیلم رو میدیدم، تقریبا ارتباطی تا اواخر فیلم با شهر قصر شیرین توش ندیدم.
فیلم رو دوست دارم بخاطر اون سکانس هوشمندانه‌ای که برادرهای شیرین میان و فارسی رو با لهجه کردی حرف میزنن و ناخودآگاه شهر "قصر شیرین" رو تداعی میکنن.
فیلم رو دوست دارم به خاطر قصری که شیرین با عشقش برای بچه هاش ساخت.
فیلم رو دوست دارم بخاطر انسانیتش. ببینیدش اگه ندیدین.

شهرناز بازدید : 39 دوشنبه 05 اردیبهشت 1401 نظرات (0)

قصه از چه موقع شروع شد؟ از آن شبی که گفتی همیشه دوست داشته‌ای که یک نقاش زبردست پرتره‌ای باکیفیت از تو بکشد؟ یا نه، شاید قبل‌تر؛ روزی که زیر سایه‌ی درخت نارونی توی چمن‌های سبز پارک ملت، نشسته بودیم، کلاهی را که برای دشت و صحرا و عکس گرفتن خریده بودی، با شیطنت از کیفت در آوردی و سرت کردی. اما بعد کودکی را دیدی که تکه کوچکی ساندویچ را که روی زمین افتاده بود، برداشت، فوت کرد و خورد. بهت زده نگاهش کردی و از من پرسیدی:
- این را یادت هست؟ از بین همه آن‌هایی که پنجشنبه هر هفته می‌آمدند و گیر می‌دادند که برای‌مان غذا بگیر، این یکی عقب می‌ایستاد و نگاه می‌کرد و هیچ نمی‌گفت. حالا اینطوری...
تو می‌گفتی و من به این فکر می‌کردم که اگر نقاش خوبی بودم، چهره‌ات وقتی که غمگین و نگران به چیزی نگاه می‌کنی، چه سوژه فوق‌العاده‌ای می‌شد برای نقاشی؛
راستی می‌دانی چقدر باید کار کنی تا به یک نقاش خوب تبدیل شوی؟ 
قصه از چه موقع شروع شد؟ چه موقع بود که آمدی، قواعد بازی را به هم ریختی و من فاتحه نیمی از باورهایم را خواندم؟ باورهایی که درست یا غلط، حاصل سال‌ها فکر و مطالعه و تجربه بود. اصلا می‌دانی بدِ حادثه کجاست؟ وقتی یکی که همه چیز زندگی‌اش روی منطق و اصول است؛ یکی که روابطش، حتی بخش زیادی از علائقش، توی قالب خشک محاسبه و استدلال است، قافیه را پاک به یک نفر ببازد؛ وقتی اینطور کسی محبت یک نفر، بی منطق، به دلش بنشیند، بد حادثه آنجاست. آن وقت، منطق و اصول و محاسبه و دلیل می‌شود کشک!
تو اما چطور این کار را کردی؟ تویی که منطق می‌گفت آن‌قدرها هم گزینه فوق‌العاده‌ای نیستی؛ تویی که اصول می‌گفت اگر می‌خواهم دوستت داشته باشم، باید مراحل مختلف و ارزیابی‌های گوناگون را در موردت انجام دهم؛ چطور همه قواعد بازی را به هم ریختی؟
قصه از کدام شب شروع شد؟
چطور نقاشی را که می‌کشیدم، به همه چیز فکر می‌کردم. حس می‌کردم که تمام لحظاتی که باهم گذرانده بودیم، بد یا خوب، همه‌ی بغض‌های دو نفره‌مان برای کودکان بیمار، همه‌ی خنده‌های دو نفره‌مان به جوک‌های بی‌مزه، همه خیابان گردی‌های گاه و بی‌گاه، همه آن زل زدن‌ها توی چشم هم بی خجالت، حس می‌کردم تمام این‌ها توی نقشی که روی کاغذ می‌کشم، موثر است. 
من فکر همه چیز را کرده بودم.

مطلب دیگه ی من در مورد سایت های بازی و سرگرمی

شهرناز بازدید : 30 پنجشنبه 04 فروردین 1401 نظرات (0)

دنبال یه سایت بودم که واسه بچه ها انواع و اقسام اسباب بازی و وسایل بازی رو داشته باشه. به چن تا سایت برخوردم که اینجا اسمشون رو میارم.

صد البته که دیجی کالا تو تنوع چیزایی که داره بحثی نیست. اما یه سری سایت هم هستن که به طور تخصصی رو بحث بازی و سرگرمی بچه ها کار میکنن. من از یکی شون خرید کردم.

انصافا هم دلیوری شون خوب بود. هم خوب جواب مشتری رو میدن. هم ظاهر و کاربری سایت شون خوب بود و در کل تجربه خوبی بود خرید ازشون.

mslime.ir

toy-world.ir

aryaland.ir/toy

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 48
  • بازدید ماه : 132
  • بازدید سال : 1,372
  • بازدید کلی : 1,988